مرگ مغزی از جمله اتفاقات ناگواری است که به دلایل گوناگون برای افراد اتفاق می افتد. سابقه تشخیص چنین پدیده ای به بیش از 100 سال پیش بر می گردد. اگر به هر دلیلی سلول مغز و ساقه مغز تخریب شود و تمامی فعالیت های مغزی و ساقه مغز به طور همزمان و غیرقابل برگشت قطع شود، مرگ مغزی اتفاق می افتد.
تعریف
مغز انسان یکی از پیچیدهترین خلقتهای الهی است که همانند یک فرماندهی با تجربه و آگاه به تمام مسائل پیرامونش، با دریافت کنشهای محیط بیرون و درون، دستور فراکنشهایی مناسب با آن را صادر میکند. مرگ مغزی وضعیتی که قابل بازگشت است درچنین وضعیتی همه نورون های مغز در نتیجه هیپوکسی تخریب می شود. مرگ مغزی یکی از معیارهای قطعی تعیینکننده مرگ است. برای تشخیص مرگ مغزی باید همه ی اعمال های مغزی به صورت کامل و غیر قابل برگشت از بین رفته باشد.
فرق مرگ مغزی و زندگی نباتی
مرگ مغزی به طور واضح با حالت زندگی نباتی متفاوت است. در حالت این نوع مرگ تمام قسمت های مغز از جمله ساقه آن از بین رفته است و تنفس بدون دستگاه تنفس مصنوعی وجود ندارد، همچنین فرد چشم هایش را باز نمی کند. اما در زندگی نباتی دستگاه تنفس احتیاج نیست و فرد چرخه خواب و بیداری را سپری می کند.
دلایل گوناگون مرگ مغزی
تصادفات رانندگی، وارد آمدن ضربه شدید به سر، سقوط از ارتفاع، خونریزیهای داخلی مغز، سکته مغزی، آنوکسی و مسمومیتهای شدید از علل مهم مرگ مغزی بهشمار میروند.
همچنین بخوانید: علت پوسیدگی دندان و راههای درمان
اولین پزشکانی که متوجه مرگ مغزی شدند
«هورسلی»از جمله اولین پزشکانی بود که بیش از صد سال پیش متوجه وجود بیمارانی شد که قلبشان پس از «ایست تنفسی» تا مدت زمانی به ضربان خود ادامه میداد و پزشکان میتوانستند با وسایل اولیه خود به تنفس این بیماران کمک کنند. به گزارش سایت پزشکان بدون مرز، «هاروی کوشینگ» در سال ۱۹۰۲ موردی را درباره بیماری گزارش کرد که در اثر ازدیاد فشار داخل جمجمه ، به خاطر غده مغزی، دچار ایست تنفسی شده بود ولی قلب او تا ۲۳ ساعت بعد به ضربان خود ادامه می داد. «مولارت» در سال ۱۹۵۹ بیماری را که مدتها با تنفس مصنوعی زنده نگهداشته بود کالبد شکافی کرد و متوجه شد که در مغز او مناطق وسیعی از انهدام سلولی و ورم مغزی وجود دارند.
در حقیقت بخشهای مراقبتهای ویژه در ریشه گرفتن مفهوم مرگ مغزی نقش مهمی را بازی کردند ، زیرا که با داشتن تکنولوژی تنفس مصنوعی قادر شدند بیماران را، به ظاهر، تا مدتی زنده نگه دارند. از سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۲ به تدریج معیارهای کنونی در دانشگاه هاروارد و انستیتوی ملی بهداشت آمریکا مشخص شدند، ولی تا دهه هشتاد میلادی محرز نشده بود که چقدر از شبکیه پیچیده عصبی بایستی از بین رفته باشد.
اهداء عضو، اهداء زندگی
سالانه حدود 4000 مرگ مغزی در کشور رخ می دهد که قابلیت اهداء عضو دارند. هر مورداز این مرگ ها می تواند تا 8 عضو و حدود 60 بافت را اهداء کند که شامل ریه ها، کلیه ها، قلب،کبد، روده ، پانکراس همچنین بافت ها شامل دریچه قلب، استخوان، غضروف و قرنیه هستند. فقط 25 درصد بیماران به اهداء عضو می رسند. مهم ترین دلیل عدم اهداء عضو، مخالفت خانواده ها است زیرا فکر می کنند عزیزشان از مرگ باز خواهد گشت.
ارسال نقد و بررسی