دلایل خیانت مردان
دکتر پرویز رزاقی، روانشناس و مدرس دانشگاه، دلایل مختلفی برای خیانت مردان بیان میکند:
1. انتخاب همسر آگاهانه نبوده و براساس تصورات ذهنی مثل زیبایی، پول و… بوده و زمانیکه مرد در زندگی مشترک به آگاهی رسیده و خود را فرد موفقی ندیده، به سمت خیانت رفته است.
2. افراد وقتی وارد زندگی مشترک میشوند، معیارهایشان سریعتر تغییر میکند. یعنی اگر زیبایی بوده، دیگر نیست و خانواده مهمتر است. تغییر جهشی نگرش، فرد را درگیر خیانت میکند.
3. نیازهای عاطفی ـ احساسی و جنسی مرد از سوی زن تامین نشده و مرد تصور میکند این نیازها را باید در فضای خارج از خانه تامین کند.
4. رفتارهای همسر تغییر میکند؛ یعنی زن با دلایلی وارد زندگی میشود که از نظر مرد خوب بوده، اما پس از آن، اینطور نیست.
5. نبود آرامش و آسایش در خانواده؛ زن دعوا میکند، فریاد میکشد و همسرش را تحقیر و سرزنش میکند .
6 . زنانی که به لحاظ پزشکی نتوانستهاند صاحب فرزندی شوند و فضای خانه را شاد کنند؛ در این حالت مرد این حق را به خودش میدهد که با اختیارکردن همسر دوم صاحب فرزند شود.
7. خانوادههایکنترلکننده عامل دیگری استکه مرد را به سمت خیانت به خانوادهاش سوق میدهد. بخصوص زمانیکه رابطه میان خانواده همسر و عروس، رابطه خوبی نباشد. در این صورت خانواده کنترلکننده مرد را به سمت خود میکشد و با رفتارهایی که به مرد آموزش میدهد، از او میخواهد که به همسرش بیتوجهی کند. چنین خانوادههایی در واقع آتشبیار معرکه هستند.
8 . دلیل دیگر خیانت مرد، برخوردار نبودن از زندگی سالم در دوران جوانی است. مردی که با انتخاب دوستدختران متعدد، دوره جوانی خود را سپری کرده، احتمال داردکه در زندگی مشترک نیز نتواند با همسر خود سازگاری و ارتباطکلامی لازم و موثر را داشته باشد. چنین مردی همیشه به دنبال رابطههای جدید غیر از همسر خود است و این موضوع میتواند رفتار آموختهشده از دوران جوانی یا یکنوع روش زندگی برای این فرد باشد و در نظام خانواده خلل ایجاد کند.
در این میان، دو دلیل مهم بیش از دیگر دلایل، خیانت مردان را رقم میزند؛ نخست سردمزاجی زنان یا اختلالات جنسی یا روانی ـ جنسی است که باعث میشود به تمایلات جنسی در حد انتظار و متناسب با خواست مرد پاسخ داده نشود و او برای تامین بخشی از نیازهای خود، به خارج از خانه پناه ببرد. این نکته را نیز در نظر بگیرید که پناهبردن به فضای بیرون از خانه ممکن است احساس رضایتمندی را که مرد به دنبالش است در او ایجاد نکند.
علت دوم، تنوعطلبی مردان است که مشکل اخلاقی بهشمار میرود. مردان نسبت به آنچه دارند، ممکن است احساس رضایتمندی نداشته و قانع نباشند و بههمیندلیل به سمت فرد دیگری بروند. البته این تنوعطلبی ممکن است ریشه در سبک زندگی والدین داشته باشد. وجود مردان چندهمسری، میتواند در بافت و نظام تفکری خانواده اختلال ایجاد کند. مجموعه این عوامل سبب میشود فضای داخل خانه ملتهب شود و مرد به سمت خیانت پیش برود.
چرا مردان به همسران خود خیانت می کنند؟
در زندگی زناشویی برای یک زن هیچچیز سختتر و دردناکتر از این نیست که بفهمد مرد زندگیاش، تکیهگاهش، کسیکه در زمان ازدواج متعهد شده تنها با او باشد، مخفیانه با زن دیگری ارتباط برقرار و به او خیانت کرده است. واقعیت انکارناپذیری که اینروزها پای ثابت دادگاههای خانواده شده و روزی نیست زنانی با چشمانی اشکبار و دلی پرخون، به دنبال جدایی و گرفتن حق و حقوق ازدسترفتهشان نباشند. پروانه یکی از زنانی است که طعم تلخ خیانت را چشیده است.
او هفته گذشته به دادگاه خانواده تهران آمد و وقتی روبهروی مشاور نشست، گفت: بیست و شش ساله بودم که با نیما ازدواجکردم. در یک شرکت معتبر کار میکردم و حقوق خوبی هم میگرفتم. شوهرم آنموقع هنوز سرباز بود. به خواستگاریام آمد و پس از یکسال نامزدی با کمک پدرم و تلاش نیما که سعی میکرد زندگی آبرومندانهای را برایم فراهم کند، با هم ازدواج کردیم و به خانه خودمان رفتیم. صبح از خانه بیرون میآمدم و غروب که برمیگشتم، به کارهای خانه رسیدگی میکردم و غذا میپختم. دوسال پس از ازدواجمان دخترم به دنیا آمد.
کار کردن با وجود بچه خیلی سخت بود و از طرفی شوهرم هم موافق نبود بچه را مهد کودک بگذاریم و بههمیندلیل از من خواست دیگر کار نکنم و به بچه و خانه رسیدگی کنم. من هم قبول کردم. 17سال از زندگی مشترکمان میگذشت و نیما، رئیس قسمت فروش محل کارش شده بود و مدام به سفرهای داخلی و خارجی میرفت. دخترم بزرگ شده بود و مسئولیتم کمتر. احساس تنهایی و افسردگی میکردم. تصمیم گرفتم دوبارهکار کنم. بیشتر دنبال این بودمکه از دست فکر و خیالات عجیب و غریبی که به سرم زده بود، نجات پیدا کنم. اما تغییر رفتار شوهرم، غیبتهای طولانی، بیتفاوتی و رفتار سرد و بیمحبتش آزارم میداد و نمیتوانستم با آن کنار بیایم.
به او شک کرده بودم. یک روز که قرار بود نیما برای انجام مأموریتی به فرودگاه و به یکی از شهرستانها برود، مخفیانه او را تعقیبکردم. وسط راه یکدفعه دیدم تغییر مسیر داد و به سمت شمال تهران رفت. تعقیبشکردم. چند دقیقه بعد مقابل خانهای مجلل در یکی از خیابانهای شمال شهر توقف کرد. کلید انداخت و در را باز کرد و وارد خانه شد. صبح روز بعد شوهرم که رفت، به همان خانه چندطبقه رفتم، که شب قبل نیما رفته بود. یکی،یکی زنگها را زدم و اسم شوهرم را گفتم، اما گفتند کسی را به این نام نمیشناسند. زنگ طبقه سوم را که زدم، زنی جواب داد. گفتم: منزل آقای … نام شوهرم را گفتم.
گفت: بله، ولی الان نیستند. سرم گیج رفت و افتادم. چنددقیقه بعد زنی آمد و در را باز کرد. تا او را دیدم، از حال رفتم. لحظاتی بعد درحالی به هوش آمدم که زن جوان لیوان آبقند در دست داشت. همسن خودم بود و فهمیدم این زن همسر دوم شوهرم است. خیلی فکر کردم این کار نیما مجازات کدام گناه من است و چه کردهام که با من اینطور رفتار کرد، اما به نتیجهای نرسیدم. به 17 سال عمر تباه شدهام فکر کردم، از اینکه جوانیام را در این زندگی تباه کرده بودم و بههمینخاطر دیگر حاضر نیستم حتی یک لحظه با او زندگی کنم.
همچنین بخوانید : چرا عشق ممنوع اینقدر جذاب است؟ + فیلم
راهحل چیست؟
1. زن باید حالات روحی و روانی مرد خود را بشناسد یا شناخت دقیقتری نسبت به این حالات پیدا کند.
2. حساسیتهای شوهر خود را بشناسد و به آنها احترام بگذارد.
3. رابطه عاطفی و کلامی خود و همسرش را در سطح مطلوبی نگه دارد.
4. عواملی که همسرش را عصبانی کرده و باعث قطع رابطه میشود، از مسیر زندگی خود بردارد.
5. به تقاضای همسرش پاسخ دهد و در صورتیکه نامطلوب بود با صحبت کردن با شوهر یا خانواده شوهر حل کند. در غیر این صورت با کمک گرفتن از یک مشاور و روانشناس، مشکل را برطرف کند.
6 . اگر زن با مشکل سردمزاجی مواجه است، برای بهبود رابطه با شوهر به درمان مشکل اقدام کند تا شاید با رفع این مشکل فضای داخل خانه به ثبات و آرامش برسد.
7. رفتارهای کنترلکننده همراه با محدودیت و جستجوگرایانه، مرد را از خانواده دور میکند. خانمها از این رفتار دوری کنند.
8 . آراسته بودن زن، منظم بودن، رسیدگی به امور بچهها و خانه، احترام به خانواده، دروغ نگفتن و پرهیز از مخفیکاری باعث میشود مرد در درون خانواده نیازهای عاطفی و احساسی خود را تامین کند و به بیرون پناه نبرد.
لیلا حسینزاده / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
مرد باید مرد باشه با اوبوهت وقتی ازدواج کرد باید معتاط و وفادار باشه و تابع خدا و زندگی باشه نه هوسهایش باید مثل درخت باشه نه برگهاش که هر طرفی باد برد بره باید مثل درخت محکم سر جای و زندگیش بمونه.ممنون با تشکر.