پیرامون ازدواج موقت بررسی های بسیاری انجام شده و نظرات گوناگونی مطرح شده است، در این میان به نظر می رسد آن چه بیشتر در ازدواج دائم مورد نظر اسلام می باشد تشکیل خانواده و ایجاد نسل و تربیت فرزندان برومند و صالح می باشد و اما آنچه از مجموع اخبار اسلامی راجع به ازدواج موقت استفاده می شود این است که بیشتر منظور از این نوع ازدواج ارضای صحیح غریزۀ جنسی است. و تولید نسل هدف اصلی آن نیست؛ و لذا این نوع زناشویی را به نام متعه خوانده اند. در قرآن مجید نیز از این نوع ازدواج به عنوان استمتاع نام برده شده است.
حال سؤال این است که چه لزومی داشت که اسلام برای ارضای غریزۀ جنسی ، چنین قانونی را وضع کند مگر قانون ازدواج دائم که اساس تشکیل خانواده ها به شمار می رود، برای تأمین این منظور کافی نبود؟
جواب این سؤال با مطالعه در کیفیت غریزۀ جنسی در افراد مختلف، روشن می شود:
غریزۀ جنسی مثل سایر استعدادها و احساس ها و روحیات در افراد، مختلف است. در بعضی افراد این غریزه به حد اعتدال وجود دارد که تنها با تشکیل خانواده و تمکین زن در برابر مرد برطرف می شود. اما در برخی از افراد یا غریزۀ جنسی در حال طغیان است به طوری که با انتخاب همسر دائم و تمکین او اشباع نمی شود و یا این که در اثر اختلافات و عدم هماهنگی اخلاقی و روحی و غیر آن، زن از مرد تمکین نمی کند و در نتیجه نیروی جنسی که لازم است در موقع خود به نحو صحیح اشباع گردد، ارضا نمی شود؛ خصوصا در صورتی که عوامل مهیج شهوت، در اجتماعی تا سر حد جنون پیش برود و به کارهایی وامیدارد که قلم از ذکر آن شرم دارد؛ ضرورت متعه بیشتر خواهد بود.
آیا باید جوانان را آزاد گذاشت که به دامن فحشاء و خیانت پناه ببرند و زندگی خود را با این وضع رسوا و فلاکت بار بگذرانند و یا لازم است قانونی آسان و سهل که مسئولیت های سنگین تشکیل خانواده دائم را نیز نداشته باشد، در پیش پای جوانانی که با طغیان غریزۀ جنسی، دست و پنجه نرم می کنند گذاشت تا بدین وسیله جوانان را از سرگردانی و ضلالت و افتادن در منجلاب فساد نجات داد؟
اسلام با تشریع قانون ازدواج موقت، در موارد ضروری و لازم که قانونی بس سهل و دارای مسئولیت های کم می باشد مشکل جوانان را حلّ کرده است و آنها را از گرایش به سوی فحشاء و زنا و خیانت و بی بند و باری باز داشته است و لذا روایات معتبری از پیشوایان مذهبی اسلام وارد است که ثابت می کند که ازدواج موقت بیشتر برای ارضای غریزۀ جنسی در موارد لازم تشریع گردیده است.
چنان که در روایت معتبر امام باقر از علی علیهما السلام چنین نقل می کند: «اگر نکاح موقت به وسیله بعضی از خلفا منع نمی شد هیچ فرد مسلمانی مگر افراد خیلی پست مرتکب زنا نمی گردید.»
واضح است که عمل منافی عفت غالباً در مورد طغیان غریزه جنسی و عدم اشباع آن انجام می گیرد و ازدواج موقت بهترین طریق سالمی است که می تواند طغیان غریزه جنسی را فرو نشاند و در ضمن مسئولیت های ازدواج دائم را نیز ندارد.
از بعضی از روایات معتبر دیگر نیز استفاده می شود که مأمورانی از طرف پیامبر گرامی اسلام در آغاز اسلام که عصر شیوع مفاسد و طغیان غرائز جنسی بود در کوچه و بازار می گشتند و مردم را از ارتکاب گناه و اشباع غریزۀ جنسی از غیر طریق صحیح باز می داشتند و به آن ها گوشزد می کردند که پیامبر اسلام نکاح موقت را برای شما جایز کرده است از این راه سالم اقدام کنید و پیرامون روابط غیرمشروع و فساد نگردید.
علاوه بر این ها در روایات بی شمار دیگری آمده است که به طور صریح دلالت دارد بر این که ازدواج موقت در مواردی تشریع شده است که غریزه جنسی جوانان را تحت فشار قرار داده و آن ها را نزدیک به انحراف کرده است. در این گونه موارد است که شارع مقدس برای جلوگیری از بی بندوباری جنسی راه صحیح ازدواج موقت را پیش پای آنان قرار داده است.
از جمله از امام موسی بن جعفر علیه السلام راجع به متعه سؤال کردند حضرت فرمود: «متعه برای کسی که ازدواج نکرده، حلال است؛ تا بدین وسیله از طغیان غریزه جنسی جلوگیری کند و یا ازدواج کرده اما با وجود این، غریزه جنسی، او را تحت فشار قرار داده است. برای چنین افرادی جایز است ازدواج متعه را انتخاب کنند».
ازدواج موقت در اسلام نه تنها کوچک ترین ربطی با فحشاء ندارد؛ بلکه فقط برای جلوگیری از فحشاء و بی بندوباری جنسی و قانون شکنی و تعدّی به ناموس عمومی تشریع شده است. لذا در روایات معتبر می خوانیم که اگر مرد مسلمانی در میان ملت های غیرمسلمان واقع شده و غریزه جنسی او را تحت فشار قرار داده است؛ مطابق قوانین اسلامی می تواند با غیر مسلمان(اهل کتاب آسمانی) ازدواج موقت بکند تا بدینوسیله از مفاسد و سایر انحرافات جنسی دور باشد.
ارسال نقد و بررسی